-
گذر عمر...
سهشنبه 10 آذرماه سال 1388 11:07
eee....یه سر چرخوندم یه سال گذشت...آره یه سال بزرگتر شدم... تولدم مبارک... (امسال بیشتر از همیشه خوشحالم...)
-
میعاد گاه...
دوشنبه 25 آبانماه سال 1388 16:34
تو دوستِ خوبِ منی و من چقدر بدم که گاهی ازت غافل میشم... بارها بهت خیانت کردم و مرتکب لغزش شدم، اما هر دفعه که بیپناه و شرمسار برگشتم در کمال ناباوری دیدم تو هنوز هم همونجایی، سرِ قرارمون و به همون مهربونی همیشگی ... وقتی که سرگرم جذابیتهای زندگی شدم،بذار بگم که ازت غافل شدم و جذبِ دلمشغولیهام ... امّا خیلی زود...
-
تنگنای وصال...
پنجشنبه 14 آبانماه سال 1388 13:13
ای بنده من! هر بار که بر تو تنگ می گیرم غمگین میشوی... اما... اما کاش میدانستی که این تنگی، تو را به من نردیک تر خواهد ساخت... برگرفته از کتاب اصول کافی پ.ن: چه حلاوتی دارد این تنگنای وصال و رسیدن...آن طرف سختی ها معشوقه ای در انتظار ماست...
-
خدایا شکرت...
چهارشنبه 6 آبانماه سال 1388 12:56
تا حالا به این فکر کردی که درد کشیدن هم یکی از نعمت های خداست... تعجب نکن فقط یه کم فکر کن... فکر کن اگه یه وقت اعضای داخل بدنمون مشکلی پیدا می کرد و ما دردی احساس نمی کردیم چه اتفاقی می افتد... پس: خدایا تو را شکر می کنم به خاطر اینکه من را آفریدی...به خاطر همه چیز...خدایا شکرت که خدای به این خوبی و مهربونی...
-
دخترونه...
سهشنبه 28 مهرماه سال 1388 15:10
مگذار مرا در این هیاهو بانو... تنها و غریب و سر به زانو، بانو... ای کاش ضمانت دلم را بکنی... تکرار قشنگ بچه آهو، بانو... پ.ن: موضوع برنامه صبح رادیو جوان برام جالب بود... در مورد این بود که دخترا شیرن مثه شمشیرن ، پسرا موشن مثل خرگوشن یا پسرا شیرن مثه شمشیرن، دخترا موشن مثه خرگوشن... جالبی موضوع برنامه زمان گزارش و...
-
...............................
شنبه 11 مهرماه سال 1388 14:46
وقتی حرفی برای گفتن نداری بهترین کار سکوته....
-
وداع...
سهشنبه 24 شهریورماه سال 1388 23:53
خب به همین سادگی 25 روز گذشت ... 25 روز از این مهمانی بزرگ ... گفتم به همین سادگی اما واقعا به همین سادگی ها هم نبود ... شب نوزدهم دعای جوشن کبیر خوندیم خدا را به هزار اسمش قسم دادیم ، قرآن سر گرفتیم و قسمش دادیم به خودش که بهترین محبوب ماست ؛ فراموش نکردی که: و الحمدالله الذی تحبب الی و هو غنی عنی من به شما نیازی...
-
سکوت غمگین شب ...
سهشنبه 17 شهریورماه سال 1388 14:47
آن شب تنهاترین شب کوفه بود و خسوفی ترین شب تاریخ، چند پاره ابر تیره و سیاه بر شهر کوفه سایه انداخته بود... روحی الهی در سکوت غمگین شب به پرواز ملکوت در آمده بود... مرغابی ها غمگینانه ترین آواز ها را به گلوی شب ریخته بودند، زمین از این فاجعه می لرزید و ستون های مسجد کوفه مرثیه سر داده بودند... علی (ع) آن مرد عدالت، در...
-
همدم...
دوشنبه 16 شهریورماه سال 1388 18:10
و من همنشین توام ، ثانیه ای که در فکر منی... برگرفته از کتاب حدیث قدسی.شیخ حر عاملی لکل مسئله منک سمع حاضر... همیشه می شنومتان... دعای امام سجاد در ماه رجب
-
قانع...
یکشنبه 15 شهریورماه سال 1388 06:43
و تستر علی فاضحات السرائر... می پوشمتان؛ هیچ کس نخواهد فهمید چه کرده اید... مناجات خمس عشر.مناجات التائبین ای بنده من! هرگاه به رزق و روزی اندک راضی شدی بی جواب نخواهی ماند؛ من نیز به عمل ناچیز تو راضی خواهم شد... برگرفته از کتاب الجواهر السنیه
-
هدیه...
شنبه 14 شهریورماه سال 1388 06:33
اگ ر به جای خواهش به یاد من مشغول باشی، چیزی بیشتر از پاسخ خواهشت به تو ارزانی خواهم کرد... بر گرفته از کتاب یک هزار گوهر علم. سید محمد تقی مقدم و موائد المستطعمین معدة... سفره پهن است و هر چه بخواهید، چیده ام... زیارت امین الله معمولا رسمه که اگه تولد یه نفر باشه ما بهش هدیه میدیم اما امروز میخوام سنت شکنی کنم و از...
-
توکل...
چهارشنبه 11 شهریورماه سال 1388 17:50
تا به چشم خود ندیده ای که ملک و پادشاهی من از دست رفته، به کسی غیر من امید مبند! برگرفته از کتاب توحید صدوق و الحمدالله الذی یحلم عنی حتی کانی لا ذنب لی... صبرم زیاد است، آن قدر که خیال می کنید اصلا گناهی نکرده اید... دعای ابو حمزه ثمالی چه شد؟! توانستی توشه ای برای سفرت از این سفره الهی بر گیری یا هنوز هم در کلاف...
-
پناهگاه...
سهشنبه 10 شهریورماه سال 1388 11:02
و لا اری لکسری غیرک جابرا... ای همه شما که شکسته اید! من شکسته بندم... مناجات خمس عشر.مناجات التائبین بنده روزه دار من! رایحه دهانت، هزار مرتبه برای من از شمیم مشک خوشایندتر است. بر گرفته از کتاب یک هزار گوهر علم. سید محمد تقی مقدم
-
اطمینان...
دوشنبه 9 شهریورماه سال 1388 10:05
بدون اینکه بخواهی، بدون اینکه التماسم کنی، ایمان و معرفت را عطایت کردم.. چگونه بهشت و بخشایش را با وجود خواهش های خاضعانه ات از تو دریغ بدارم... برگرفته از کتاب کلمة الله وعداتک لعبادک منجزة... من زیر قولم نمی زنم... زیارت امین الله ده روز است که آب را و غذا را از خود دریغ میداری...آیا زبانت را هم از غیبت و تهمت و...
-
من...تو...
یکشنبه 8 شهریورماه سال 1388 18:36
خاضعانه در فکر من باش، بزرگوارانه در فکر تو ام... بر گرفته از کتاب یک هزار گوهر علم. سید محمد تقی مقدم یا قرة عین من لا ذبک و انقطع الیک... مرکز نور جهان می کنم چشم های کسی را که پناه به من آرد... دعای ابوحمزه ثمالی
-
روزگار...
شنبه 7 شهریورماه سال 1388 13:48
کیف ارجو غیرک و الخیر بیدک خسته شدید از بس پی این و آن رفتی به دنبال امید ... پیش من است... مناجات خمس عشر.مناجات الراجین بیش از این آزارم مده و به روزگار ناسزا مگو... روزگار منم... بر گرفته از کتاب یک هزار گوهر علم. سید محمد تقی مقدم سری چرخاندیم و هفته ای گذشت...
-
سر انجام...
جمعه 6 شهریورماه سال 1388 14:28
انصاف داشته باش! من خجالت می کشم، که تقاضایت را اجابت نکنم تو چه؟ بر گرفته از کتاب ارشاد القلوب دیلمی و لعل الذی ابطا عنی هو خیر لی لعلمک بعاقبه الامور می دانم آخر جاده کجاست... دعای افتتاح کوله بارت بر بند،شاید این چند سحر فرصت آخر باشد که به مقصد برسیم ،بشناسیم خدا ،و بفهمیم که چه غافل بودیم
-
به من اعتماد کن!ای بنده...
پنجشنبه 5 شهریورماه سال 1388 16:08
و اذا جاهره بالعصیان ستر علی ذنبه و غطاه... پرده ها ؛ پرده ها ؛ پرده ها می کشم روی زشتی ها که می کنید و انگار نه انگار... مناجات خمس عشر،مناجات الراجین اگر از من می پرسی،من به تو نزدیکم... سوره بقره آیه 186
-
ثانیه ها در گذرند...
چهارشنبه 4 شهریورماه سال 1388 04:28
لحظه ای که دیو غضب بر عقلت چیره شد و آتش خشم در سرت شعله کشید، مرا به یاد آور! خواهی دید که تو را در هنگامه خشم خود به یاد خواهم آورد... بر گرفته از کتاب کلیات حدیث قدسی.شیخ حر عاملی انت الذی فتحت لعبادک بابا الی عفوک... در را باز گذاشته ام تا پشت در نمانید وقتی بر می گردید مناجات خمس عشر،مناجات التائبین آسمان گشوده...
-
آرزو...
دوشنبه 2 شهریورماه سال 1388 18:29
اللهم انی اسئلک قلیلا من کثیر... و هو عندی کثیر و هو علیک سهل یسیر... برایم کاری ندارد برآوردن هر آروزیی که برایتان خیلی است... دعای افتتاح اگر بناست به تقدیر من ایمان نیاوری... اگر قرار است در برابر بلای من شکیبایی نکنی... باشد... اما برای خودت،خدای دیگری برگزین... بر گرفته از کتاب کلیات حدیث قدسی.شیخ حر عاملی به...
-
فرصت...
یکشنبه 1 شهریورماه سال 1388 18:22
جایی گوشه قلبت مرا در خاطر آور تو را در ذات خود یاد خواهم کرد... بر گرفته از کتاب کلیات حدیث قدسی.شیخ حر عاملی علیک معولی و معتمدی و رجایی و توکلی... سست اند دیوارها ،به من تکیه کنید... دعای ابوحمزه ثمالی دو روز گذشت جبران کردی یا تکرار؟!!
-
مهمانی...
شنبه 31 مردادماه سال 1388 12:29
از گرفتاری ها گلایه می کنی...؟ پیش بندگانم شکایت می بری...؟ نمی دانی که تا به حال شکایت نا فرمانی هایت را پیش فرشتگان نبرده ام؟ برگرفته از کتاب دعواه راوندی... ...ارحم فی هذه الدنیا غربتی حواسم دائما به شماست،می دانم که غریبید... دعای ابو حمزه ثمالی... باری دیگر مهمانی خدا آغاز شد و شاید مهمانی خودآ...
-
خلقت نو...
یکشنبه 25 مردادماه سال 1388 11:43
سرمای زمستان وجودم را فرا گرفته و تک تک اعضای وجودم در حال یخ زدن است...آیا این همان حسی است که هنگام مرگ به انسان دست می دهد یا ...هر چه هست برایم رنج آور است و سخت...گویی آن روزها که نسیم بهاری و گرمای تابستانی را لمس می کردم فراموش کرده بودم پاییز و زمستان را...فراموش کرده بودم ریزش آن برگ های سبز زرد شده را و دفن...
-
دا...
سهشنبه 23 تیرماه سال 1388 15:10
امروز کتابی را که چند روزه پیش شروع به خواندنش کرده بودم تموم کردم...کتاب خیلی جالبی بود...یه رمان واقعی و مستند...خیلی خوب باهاش ارتباط برقرار کردم ...اسم این کتاب یا بهتره بگم رمان دا است...خواندنش را به همه توصیه میکنم...این کتاب به حدی مورده توجه قرار گرفته که چندین جایزه گرفته و جز کتاب های نقره ای محسوب میشه...
-
تمام شد...نقطه سر خط...
پنجشنبه 18 تیرماه سال 1388 15:44
دلم را که از دست می دادم... نه، نه، خودم راکه از دست می دادم، خیال میکردم تمام دنیا را به دست خواهم آورد و تو مال من خواهی شد... اما چه زود فهمیدم که دیر شده است و چقدر دیر شده بود...دیگر نه خودم را داشتم، نه تو را و نه تمام دنیا را...همه چیز را از دست داده بودم، همه چیز... و چقدر دنبال تمام آن چیزهایی گشتم که گم کرده...
-
غافل....
دوشنبه 8 تیرماه سال 1388 16:55
باد بوی عشق را لابه لای شاخه های بید دمیده بود ، قناری که تازه از قفس رهیده بود صدای عشق را لابه لای برگ گلی شنیده بود ، و تنها عاشق بود که بی توجه به عشق زیر درخت تنهایی خود لمیده بود...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 4 تیرماه سال 1388 15:23
برای دست یافتن بدان چه در آرزوی ان بودید هیچ وقت دیر نیست. "جورج الیوت"
-
مادرم...
یکشنبه 24 خردادماه سال 1388 15:26
خالق چو کتاب خلقت انشا فرمود عالم جو الفبا شد و معنى ، زهرا ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) و روز زن را تبریک میگم... مادرم دنیا دنیا دوستت دارم... این زیباترین شعر دنیاست...مادر...مادر...
-
یه تحلیل...
شنبه 9 خردادماه سال 1388 13:07
لطفا برای مشاهده پست جدید به پست و خدایی که در این نزدیکیست برید...
-
بی وفایی...
یکشنبه 3 خردادماه سال 1388 16:02
او چشمانش را بست... تا دیگر نبیند این دنیای بی وفایی را... شبانه دفن شد تا ندانند مزارش کجاست مردمان بی وفا... فرا رسیدن دهه فاطمیه را به همه تسلیت عرض می کنم...