صدای سکوت

یک کاغذ سفید را هر چقدر هم که سفید باشد کسی قاب نمی گیرد ،برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت...

صدای سکوت

یک کاغذ سفید را هر چقدر هم که سفید باشد کسی قاب نمی گیرد ،برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت...

لحظه تحویل سال...

درد می کشم از دیدن جای خالی تو

یخ می زند از سرما تک تک ذرات وجودم

بی گمان محتاج آغوش تو ام

وقتی صدای گرم تو به گوشم نمی رسد

این همه همهمه و شلوغی را بیزارم


پ.ن١:

امسال هم مثل سال قبل باید بدون تو کنار سفره هفت سین بشینم...

برعکس همه که دوست دارند تعطیلات دیرتر تموم بشه من دلم میخواد زودتر هفتم فروردین بیاد و برگردی پیش خودم...خیلی دلم برات تنگ شده....

پ.ن٢:

از دست این مأموریت های کاری...

 بازم خدا را شکر...

سری بچرخاندیم و عمری گذشت...

چه مهربان شده دوباره چشمانت،ای نگارمن...  

به سان پرنده ای که به نزد صاحبش بازگشته ،دوباره نرگس چشمانت از آن من شده اند... 

گمت کرده بودم در آن همه شلوغی و ازدحام ... 

و باز هم سفری آغاز شد... 

و باز هم معجزه ای شد برایم و برایت از جانب حضرت دوست... 

چه سخت بود هنگامه ای که بودی اما بودنت را توان دیدن نداشتم که تو خود میدانی چرا؟!!! 

و چه شیرین است اکنون،قصه اعتماد و باور... 

یارا! بیا و نجوا کن در گوش هایم،دوباره آهنگ عشق را،با طنین دلنشین کلامت... 

دلم دوباره پرواز میخواهد...  

پروازی از جنس عشق و وصال... 

  

پ.ن: 

تو این یه سال پستی و بلندی و تلخ و شیرین زیادی را تجربه کردیم...باورت میشه یه سال گذشت...یه سال از وصالمون... و یک ماه دیگه زیر یک سقف خواهیم بود..با هم ...تا ابد...به لطف خدا...

ولادت امام حسن(ع) مبارک... 

نگاره های دل...

نوشته هایم از جنس توست و از آن تو...

نوشته هایی از جنس خاطرات تلخ وشیرین...

می نگارم از دل تک تکش را با عشق...

من تو را میخواهم...

من تو را میجویم...


پ.ن1:

همیشه قبل از اینکه نوشته هام را اینجا بذارم ، براش اس ام اس می کنم یا روی کاغذ می نویسم و میدم بهش...

همیشه می پرسه از خودته

وقتی میگم آره، کلی ذوق میکنه...








همسفر تا بهشت...

14 اسفند تا 16 اسفند...

اولین مسافرت چند روزه ی من و تو...

سفر به سمت دیار یار ...

سفر به مشهدالرضا...

تماشایی ترین لحظات زندگیمان را تجربه می کردیم...

وقتی روی بال فرشته ها نشسته بودیم و او به ما لبخند میزد...

بهترین هدیه پیوندمان را آقا داد...

کوتاه بود اما شیرین و به یاد ماندنی...


پ.ن:

پانزدهمین جشن ازدواج دانشجویی با یه عالمه عروس و داماد که هنوز مهر عقدنامه هاشون خشک نشده بود...


پ.ن:

آقا جون!ممنون که بازم طلبیدی...


در و تخته...!!!

شاید چیدن پازلی آن هم فقط با دو قطعه به نظر کار ساده ای باشد ؛
اما وقتی فقط یک قطعه دست تو است آن وقت انتخاب مکملش سخت خواهد بود...
درست مثل انتخاب شریک زندگی...


پ.ن:

خدایا شکرت!!!


پ.ن:

از قدیم گفتن خدا در و تخته را با هم جور میکنه...

اسیر پیچک عشقت شدم...!!!

ثانیه های نبودنت سرما همچون پیچک مرا احاطه میکند ...


پ.ن:

عشق در وجود ما یک موهبت و هدیه از جانب خداست که نداشتنش یک درد و داشتنش هزار درد دارد...!!!


پ.ن: وقتی داریم دعا میکنیم خیلی مراقب باشیم،گاهی باید یه روزی تاوان بعضی از همین دعاهای مستجاب شده را داد...!!!

مخاطب خاص!!!

بعضی وقتا اینقدر درگیر یه چیزی یا یه کسی میشیم که خودمون را هم فراموش میکنیم...

امروز حس کردم که چقدر دلم برای خودم تنگ شده!!!




پ.ن:

نمیدونم کار درستیه که دارم خودم را اینقدر وقف تو میکنم یا نه!!!


تصادف!!!

کاش میدانستی لحظاتی که محکومم به تحمل نداشتنت چقدر سخت می گذرد،سخت هم نه! اصلا گویی نمی گذرد!!! 

 

پ.ن1:

ثمره یه گردش شبانه با موتور میشه یه تصادف و دست شکسته برای من و سر شکسته برای تو!!! 

 

پ.ن2: 

اینم دلیل نبودن بنده!!! فعلا که بدون دست راست سر میکنم!!!

مرا بخوان...

وصال...وصال...وصال...

چه واژه شیرینی است این وصال...

دیگر نه سختی،سختی است و نه درد،درد...

به وصال معشوقت که رسیده باشی دیگر همه چیز شیرین است...شیرین...

صدای معشوق می شود آرام جان و فکر نبودنش بلای جان...

بگو که دیگر کابوس تنهایی تکرار نمی شود...

بگو این عشق تمام نمی شود...

پروازم بده تا بی کران مهربانیت...

 غرق ساز در اقیانوس بی کران آغوشت... 

مرا بخوان تا جانی دوباره گیرم ،ای جانان من... 

مرا بخوان... مرا بخوان... 

 

پ.ن: 

تراوشات ذهنی من،در نبودت...

باش...تا باشم...

بودنت برایم هم چون خوابی آرام است که رویایش تویی با تمام مهربانیت!!! 

 

 

پ.ن1: 

بیشتر از قبل مراقب خودت باش...تو دیگه الان فقط برای خودت نیستی!!!  

 

پ.ن2: 

وقتی دیشب گفتی دوباره موقع کار حواست به خاطر من پرت شد و برق گرفتت، دلم هوری ریخت اما خدا را شکر کردم برای اینکه هنوز سایه ات بالای سرمه...از امروز یادم نمیره برات صدقه کنار بذارم!!!