وصال...وصال...وصال...
چه واژه شیرینی است این وصال...
دیگر نه سختی،سختی است و نه درد،درد...
به وصال معشوقت که رسیده باشی دیگر همه چیز شیرین است...شیرین...
صدای معشوق می شود آرام جان و فکر نبودنش بلای جان...
بگو که دیگر کابوس تنهایی تکرار نمی شود...
بگو این عشق تمام نمی شود...
پروازم بده تا بی کران مهربانیت...
غرق ساز در اقیانوس بی کران آغوشت...
مرا بخوان تا جانی دوباره گیرم ،ای جانان من...
مرا بخوان... مرا بخوان...
پ.ن:
تراوشات ذهنی من،در نبودت...
درود بر شما ،... با عرض معذرت میگن علف باید به دهن بزی شیرین بیاد که خدارو شکر اومده ، خوش باشید آذرکده
سلام...
گویا چنین است...
ممنون از حضورتون...
یعنی واقعا به وصال که رسیدیم همه چیز شیرین می شه و دیگه خبری از سختی و اینها نیست؟ به همین راحتی؟ خوش به حالتان واقعا
دیگر نه سختی سختی است و نه درد درد...
در کنار معشوق بودن شیرین است حتی با سختی و درد...
سلام به به می بینم که شما هم از مهربانی گفتین
مرسی که سر زدین
پاسختون و توی وبلاگم دادم
سلام...
تشکر...
سلام
وبلاگ زیبا و دوست داشتنی ای داری
من تو رو با نام صدای سکوت لینک می کنم
اگر مایل بودی من هم به نام ای گل بر اشک خونینم نخند ( مینا )
لینک کن
خوشحال شدم سر زدی به خانه درویشی من
دوباره سر بزن
موفق باشی عزیز
سلام...
ممنون از لطفتون...
سلام
خوشحالم از خوشی شما
سلام...
به امید روزی که همه خوش باشیم...
از زبان مجنون در زمان فراق از لیلی می گوید، جناب مولانا :
خیالک فی ذهنی و اسمک فی فمی و ذکرک فی قلبی
الی این اکتب ؟؟؟
وصالت مبارک و با برکت . . .
عقل گوید که کنم از سر کویت پرواز
چه کنم،عشق تو پابسته پیمانم کرد
حضرت حافظ می فرماید:
فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب
که حیف باشد ازو غیر او تمنایی
محیط سینه و کانون جان جای خدا کردم...
دل خود را به عشق لایزالی آشنا کردم...
دل و جانم فروغی جاودانی یافت با عشقش...
تن خود را رها از چنگ این دیو هوا کردم...
بسم الله الرحمن الرحیم.....
سلام.....طاعات شما قبول.....
به روزیم با یاد شهدا......
مارو در این شب از دعای خیرتون فراموش نکنید.....
سلام...
تشکر...
برای ما هم دعا کنید...
بازم ببخشید که فضولی می کنم ولی این نمی شه که شما هم عشق همسر رو در دل داشته باشید و هم عشق خدا رو
شرط عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن
یا زجانان یا ز جان باید که دل برداشتن
بازم ببخشید فضولی کردم. شرمنده. انشالله که دفعه آخرم باشه.
خواهش اما کوتاه جواب میدم...
اگه نمی شد خدا اینقدر توصیه به ازدواج و محبت کردن همسران به یکدیگر نمی کرد...قطعا اگر عشق واقعی باشه میتونه مسیری باشه در جهت کمال و رسیدن به عشق الهی...
بعد این واقعی بودن یا واقعی نبودن عشق رو از کجا می شه تشخیص داد؟
از اینکه آیا داره به عشق حقیقی که خداست نزدیکت میکنه یا نه!!!