صدای سکوت

یک کاغذ سفید را هر چقدر هم که سفید باشد کسی قاب نمی گیرد ،برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت...

صدای سکوت

یک کاغذ سفید را هر چقدر هم که سفید باشد کسی قاب نمی گیرد ،برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت...

فدای شال سیاه عزایت مولای من...

 دلم مثل ابرهای این روزهای شهرمان گرفته،بغضی دارد از این همه سیاهی که در خود گنجانده،کاش ببارد... 

 

پ.ن1: 

تا حالا دقت کردی،ما هم کم بی وفا نیستیما،آقایون یه جور،خانوما یه جور... اگه منظورم را نگرفتی یه کم صبر کن تا دسته ها بیاد بیرون اون وقت میگیری چی گفتم !!! 

 

پ.ن2: 

با یه بنده خدایی دیشب صحبت میکردم،میگم آرایشگاه نمیری میگه میخوام برای عاشورا،تاسوعا برم که میخوام برم عزاداری ابروهام مرتب باشه...  

 

پ.ن3: 

اگه قرار باشه برای عزاداری دنبال دسته ها راه بیافتم،ترجیح میدم تو خونه بشینم و اصلا عزاداری نکنم...(نظر کاملا شخصیه بنده به عنوان یه خانوم ) 

 

*منظور همون دنبال دسته راه افتادن تو خیابان هاست...