صدای سکوت

یک کاغذ سفید را هر چقدر هم که سفید باشد کسی قاب نمی گیرد ،برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت...

صدای سکوت

یک کاغذ سفید را هر چقدر هم که سفید باشد کسی قاب نمی گیرد ،برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت...

مرا بخوان...

وصال...وصال...وصال...

چه واژه شیرینی است این وصال...

دیگر نه سختی،سختی است و نه درد،درد...

به وصال معشوقت که رسیده باشی دیگر همه چیز شیرین است...شیرین...

صدای معشوق می شود آرام جان و فکر نبودنش بلای جان...

بگو که دیگر کابوس تنهایی تکرار نمی شود...

بگو این عشق تمام نمی شود...

پروازم بده تا بی کران مهربانیت...

 غرق ساز در اقیانوس بی کران آغوشت... 

مرا بخوان تا جانی دوباره گیرم ،ای جانان من... 

مرا بخوان... مرا بخوان... 

 

پ.ن: 

تراوشات ذهنی من،در نبودت...

نظرات 10 + ارسال نظر
غلامرضا سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 05:38 ق.ظ http://azarkade.blogsky.com

درود بر شما ،... با عرض معذرت میگن علف باید به دهن بزی شیرین بیاد که خدارو شکر اومده ، خوش باشید آذرکده

سلام...
گویا چنین است...
ممنون از حضورتون...

رضاکیانی سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:08 ق.ظ http://wars-and-history.mihanblog.com/

یعنی واقعا به وصال که رسیدیم همه چیز شیرین می شه و دیگه خبری از سختی و اینها نیست؟ به همین راحتی؟ خوش به حالتان واقعا

دیگر نه سختی سختی است و نه درد درد...
در کنار معشوق بودن شیرین است حتی با سختی و درد...

مهدی سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:56 ق.ظ http://spantman.blogsky.com

سلام به به می بینم که شما هم از مهربانی گفتین
مرسی که سر زدین
پاسختون و توی وبلاگم دادم

سلام...
تشکر...

مینا آزاد سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:07 ب.ظ http://minaazad.blogfa.com

سلام
وبلاگ زیبا و دوست داشتنی ای داری
من تو رو با نام صدای سکوت لینک می کنم
اگر مایل بودی من هم به نام ای گل بر اشک خونینم نخند ( مینا )
لینک کن
خوشحال شدم سر زدی به خانه درویشی من
دوباره سر بزن
موفق باشی عزیز

سلام...
ممنون از لطفتون...

توتیا سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 02:28 ب.ظ http://totea.blogsky.com

سلام
خوشحالم از خوشی شما

سلام...
به امید روزی که همه خوش باشیم...

محمدحسین سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 03:49 ب.ظ http://sormedan.blogsky.com

از زبان مجنون در زمان فراق از لیلی می گوید، جناب مولانا :

خیالک فی ذهنی و اسمک فی فمی و ذکرک فی قلبی

الی این اکتب ؟؟؟

وصالت مبارک و با برکت . . .

عقل گوید که کنم از سر کویت پرواز
چه کنم،عشق تو پابسته پیمانم کرد

رضاکیانی سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:44 ب.ظ http://wars-and-history.mihanblog.com/

حضرت حافظ می فرماید:
فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب
که حیف باشد ازو غیر او تمنایی

محیط سینه و کانون جان جای خدا کردم...
دل خود را به عشق لایزالی آشنا کردم...
دل و جانم فروغی جاودانی یافت با عشقش...
تن خود را رها از چنگ این دیو هوا کردم...

پلاک68 چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:09 ق.ظ http://www.pelake68.mihanblog.com

بسم الله الرحمن الرحیم.....

سلام.....طاعات شما قبول.....

به روزیم با یاد شهدا......

مارو در این شب از دعای خیرتون فراموش نکنید.....

سلام...
تشکر...
برای ما هم دعا کنید...

رضاکیانی شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:14 ب.ظ http://wars-and-history.mihanblog.com/

بازم ببخشید که فضولی می کنم ولی این نمی شه که شما هم عشق همسر رو در دل داشته باشید و هم عشق خدا رو
شرط عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن
یا زجانان یا ز جان باید که دل برداشتن
بازم ببخشید فضولی کردم. شرمنده. انشالله که دفعه آخرم باشه.

خواهش اما کوتاه جواب میدم...
اگه نمی شد خدا اینقدر توصیه به ازدواج و محبت کردن همسران به یکدیگر نمی کرد...قطعا اگر عشق واقعی باشه میتونه مسیری باشه در جهت کمال و رسیدن به عشق الهی...

رضاکیانی یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:42 ب.ظ

بعد این واقعی بودن یا واقعی نبودن عشق رو از کجا می شه تشخیص داد؟

از اینکه آیا داره به عشق حقیقی که خداست نزدیکت میکنه یا نه!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد