خدای مهربان...
گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا...
تو چه میدونی! شاید موعدش نزدیک باشه... (احزاب/63)
گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟
گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله...
کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه... (یونس/109)
گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بندهات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره کنی تمومه!
گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم...
شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه... (بقره/216)
گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟
گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم...
خدا نسبت به همهی مردم مهربونه... (بقره/143)
گفتم: دلم گرفته ...
گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا ...
باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن ... (یونس/58)
گفتم: اصلا بیخیال! توکلت علی الله...
گفتی: ان الله یحب المتوکلین...
خدا اونایی رو که توکل میکنن دوست داره... (آل عمران/159)
پ.ن:چقدر سخت است انتخاب یک مسیر در دوراهی های زندگی... تنها امیدمان توکل است و همین ما را بس...
صفا : درود بر صدای سکوت / فرهنگ ما ، فرهنگ انسانی است خدا در آن راه می رود ، هر کسی در هر گوشه ی گیتی = جهان ، وظیفه دارد از این چنین فرهنگی پاسبانی کند.
دوست گرامی ، این حدیث و قرآن آوردن شما در متن مرا یاد شرح مثنوی مولانا انداخت که صفحه ای نبود که اشاره یا تلمیح به حدیثی و آیه ای نکند . تنها کمی به روز تر بگویید تا جوانان بی حوصله گریزان نشوند . تو رو خدا نیای بزنیمون گله ی دوستانه و منطقی بود . اگر چه تا اندازه ی زیادی این چنین می کنید .
درسته دست روی دست گذاشتن برای پاس داشت فرهنگ مون ، دلیلش تنگ دستی ، در نادانی به سر بردن و بی حوصلگی ما برای دریافتن حقایق است . با شما 80 درصد همراه هستم . بدرود .اگر چه شما ما را 20 درصد باور دارید .
من شیفته ی گل نمونکی هستم گل نداشتید این نمونک های آدمی چقدر خشک و رسمی هستند بیا توی بلاگفا ، گل هم داره
ممنون از حضورتون و انتقاد ها و پیشنهادات...البته من تمام تلاشم در همین مسیره و سعی می کنم مطالب را طوری طرح ریزی کنم که دلزدگی و بی حوصلگی ایجاد نکنه... امیدوارم که بتونم در این مسیر موفق باشم و ادامه بدم چرا که هم بهانه ای است برای خودم تا دچار فراموشی ها نشم هم شاید کمکی به کسی...
ممنون از پیشنهاد راجع به بلاگفا اما من همین بلاگ اسکی را بیشتر دوست دارم چون پیچیدگی های بلاگفا را نداره...
اگر وقت داشتین ۲ تا موضوع را به چالش بکشین و بخواهین که بیش از ۱۰۰ سخن دان در این مورد نظر بدهند.
۱- حد قضا و قدر کجاست؟ اگر خدا الان میدونه در ۲ سال دیگه چه اتفاقی میافته پس الان بیهوده زحمت میکشیم چون وعده های خدا حتمی است. اما اگر الان من بشینم و فقط امید کنم ایا باز همه چیز ساخته میشه ؟ پس یعنی سرنوشت من را خودم میسازم اون هم تا تصمیم الانم که چه کاری انجام بدم و تکلیف خدا چیست ؟ اگر حکمت ها به دست خداست که مثلا ۳ سال دیگه بهم فرصت عالی بده اما اون وقت من مثل الان خودم تصمیم بگیرم که اون کار را انجام ندم چون از اینده اون میترسم ُ پس به نظر من این طلف کردن وقت است در نهایت؟
هدف به چالش کشیدن این موضو است تا با علم به ایمان خود اضافه کنیم وگر نه همه میدونن که خدا راست و عین حق است
این پیشنهاد بحث های فلسفی است و میتونید انجام ندین
خودم بلاگ ندارم و خوشحال میشم از زبون خود این موضوع را به بحث بکشین
موضوع ۲ را بعدا میگم
من خودم را در این جایگاه نمیبینم (و در حقیقت نیستم) که چنین بحثی را به چالش بکشم چون به نظرم اداره و کنترل بحث های این چنین فلسفی فعلا از عهده من بر نمیاد و ممکنه نتیجه عکس بده و...
شاید الان وقت مناسبی برای این موضوع نباشه (برای من) به نظرم بهتر باشه خودتون یا به کسی که فکر میکنید توانایی اداره و کنترل بحث را داره این موضوع را پیشنهاد بدین چون موضوع خیلی خوبیه و اگه خوب ساماندهی بشه نتیجه های مثبتی به همراه داره...
ممنون از پیشنهادتون...
سلام...
بله واقعا تقابل عقل و عشق سخت است............
عقل میگوید بمان و عشق میگوید برو....
.
.
.
.
یاحق
سلام دوست خوبم
زیبا بود مثل همیشه!
موفق باشی!
سلام دوست خوبم
واقعا زیباست
و بعضی از پستهایت واقعا منو به فکر فرو می بره و بیاد اشتباهاتم می ندازه.
------------
و به قول دکتر علی شریعتی
****
خدایا، عقیدة مرا از دست عقدهام مصون بدار و به من قدرت تحمل عقیدة مخالف ارزانی کن.»
خدایا، به هر که دوست میداری بیاموز که: عشق از زندگی کردن بهتر است، و به هرکه دوست تر میداری بچشان که: دوست داشتن از عشق برتر!»
«خدایا، به من توفیق تلاش در شکست، صبر در نومیدی، رفتن بی همراه، جهاد بی سلاح، کار بی پاداش، فداکاری در سکوت، دین بی دنیا، مذهب بی عوام، عظمت بی نام، خدمت بی نان، ایمان بی ریا، خوبی بی نمود، مناعت بی غرور، عشق بی هوس، تنهایی در انبوه جمعیت، و دوست داشتن، بی آنکه دوست بداند، روزی کن.»
«خدایا، چگونه زیستن را به من بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم دانست.»
از کتاب نیایش
ممنون از حضورتون و نیایش زیبایی که هدیه فرمودین...
صدای سکوت باز هم منتظر حضور شما خواهد بود...
سلام...
دوست دارید همه نیکی ها رو داشته باشید.....؟
پس با ما همراه بشین....
پلاک68
سلام.اولین بارم وبلاگتونو دیدم من خیلی سخت از وبلاگی خوشم مییاد و از صدای سکوت خوشم اومد تبریک میگم وبلاگ جالبی دارین سعی میکنم همیشه بهش سر بزنم.
سلام...
ممنون از نظر لطفتون...
صدای سکوت منتظر نظرات شما و حضورتان خواهد بود...
آنها کر شده بودند.....
به ما سر بزنید.....
پلاک68.......
تا با تو زهستی تو هستی باقیست
ایمن منشی که بت پرستی باقیست
گیرم بت پندار شکستی آخر
آن بت که ز پندار برستی باقیست
برکت باشد
دلتنگ شدن حس نبودن کسی است که تمام وجودت یکباره تمنای بودنش را میکند.
علمدار......!!!!!!
.........................................................................
با این مطلب به روزم..........!
........................................................................
با تشکر فراوان از این که به ما سرزدید..یا خواهید زد.....
.......................................................................
منتظر نظرات شما هستیم........
.......................................................................
پلاک68
خدا داند ....
پرنده گاه آنقدر سرگرم دانه چینی می شود که پریدن را از یاد می برد
گاه سنگ کودکی بازیگوش یادآور پرواز است
چرا آپ جدید نمیکنی؟
بابا این آپ حفظم شد عزیزم!