صدای سکوت

یک کاغذ سفید را هر چقدر هم که سفید باشد کسی قاب نمی گیرد ،برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت...

صدای سکوت

یک کاغذ سفید را هر چقدر هم که سفید باشد کسی قاب نمی گیرد ،برای ماندگاری باید حرفی برای گفتن داشت...

تازه فهمیدم...تازه فهمیدم چه فرصت هایی را از دست دادم...فرصت هایی که می تونستند زندگی من را زیر رو رو کنند...ولی حیف...حیف که از دست رفتند...می دونم...می دونم که حالا نباید بشینم و غم گذشته ها را بخورم...ولی خیلی سخته...خیلی...من می خوام عوض شم...می خوام یه آدم دیگه بشم...یه آدمی که با قبلش خیلی فرق داره...خدایا...خدایا کمکم کن...تویی که می تونی کمکم کنی...آره فقط تویی...
نظرات 1 + ارسال نظر
فاطی سه‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:14 ب.ظ http://ignorance.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد